شب ها اتاقم ماه ندارد.
"چشم هایت را قرض می دهی" تا صبح؟!
.
.
.
مدام گفتی خیالت تخت ..
من وفادارم!
و من چه ساده لوحانه ..
خیالم را تختی کردم
برای عشق بازی تو با دیگری ..
.
.
.
من به خورشید اعتقاد دارم, حتی اگر ندرخشد
من به عشق اعتقاد دارم, حتی اگر تنها باشم
من به خدا معتقدم, حتی اگر ساکت باشد
.
.
.
دست و بالم از حرف خالیست ...
هر چه هست توئی
و تو
حرف نداری ..
.
.
.
مي دوني چرا بين انگشتان دست فاصله هست؟
چون يه روزي يه دستي پيدا مي شه كه اين فاصله رو پر كن
.
.
.
بیــا ...
کمـی زودتـر لطفـا ...
حواس ِ فاصلـــــــه هـا را پرت کرده ام !!
.
.
.
صاف کن حنجره را
باز کن پنجره را
تو بزن داد
بزن داد
داد
داد
داد بزن:
مرگ بر هر که جفا پیشه کند بعدِ وفا ...
.
.
.
دسـت بـه صورتـم نـزن!
می تـرسم بیـفتـد
نقـاب ِ خنـدانـی کـه بـر چهـره دارم!
و بعــد ...
سیـل ِ اشـک هـایـم
تـو را بـا خـود ببــرد!
و بـاز ...
مـن بـمانـم و تنهـــایـی ...
.
.
.
كلـمه هایی كه بـا یـاد تـو مـی آینـد ، از قـوم مغـولنـد .
می آینـد ،
آتـش می زنـند ،
می سـوزانـند
و می رونـد ...
.
.
.
جلوتر نیا!
خاکستر می شوی.
اینجا دلی را سوزانده اند...
.
.
.
صدای پای تو که میروی . . . ،
صدای پای مرگ که می آید . . .
.
.
.
و تو انگار از آغاز بوده ای ؛
مثل خدا ...
و مرا آفریده ای ،
با نگاهت ...
با خنده هایت ..
.
.
.
در صدا کردنِ نام ِ تو
یک «کجایی؟!» پنهان است
یک «کاش میبودی»!
یک «کاش باشی»!
یک «کاش نمیرفتی»!
من نام ِ تو را
حذف به قرینهی ِ این همه دلتنگی و پرسش
صدا میزنم
.
نظرات شما عزیزان: